شهریور عاشق انار بود اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزدآخر انار شاهزاده ی باغ بودتاج انار کجا و شهریور کجا!انار اما فهمیده بودمیخواست بگوید او هم عاشق شهریور است اما هر بار تا می رسید فرصت شهریور تمام میشدنه شهریور به انار میرسید و نه انار می توانست شهریور را ببینددانه های دلش خون شد و ترک برداشتسالهاست انار سرخ استسرخ از داغی و تندی عشقو قرن هاست شهریور بوی پاییز میدهد.... ایده های لازیکا...